سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دلنوشته های یک مسافر
 
 

سفر را خیلی دوست دارم.

مسافرت به مناطق مختلف ایران و جهان

وقتی طبیعت خدا را میبینم لذت میبرم و میگم خدایا قدرتو بنازم

جاتون خالی یه سفر یه روزه داشتیم به ماسوله و بندر انزلی

خیلی عالی بود

خیلی

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : شنبه 90 خرداد 21 :: 11:28 عصر :: توسط : mosafer

به نام خدای شهیدان

خیلی دوست داشتم که زمان جنگ 33 روزه عضو حزب الله بودم و می جنگیدم.

لشکر یزید زمان همین صهیونیسم جهانی و بخصوص اسرائیله.

وقتی نیروهای حزب الله رو میبینیم یاد رزمنده ها و شهدای خودمون می افتم.سید حسن هم...

میدونم الان ما افسران جنگ نرم هستیم و الان جنگ، جنگ نرمه،همه اینا رو میدونم ولی تو جنگ سخت حس میکنم بیشتر آدم خودشو به مرگ نزدیک میبینه ، برای همین هم به نظرم نیروهای جنگ سخت به خدا نزدیکترند.(البته هستند افرادی که در جنگ نرم ، از تبار اولیای خدا و مقرب درگاهش هستند)

نمیدونم اینجوری دوست دارم. یعنی حال و هوای جبهه و...

وقتی که آدم مرگ رو جلوی چشمش ببینه ، دیگه ...

امام سجاد (علیه السلام) میفرماید:خدایا مرگ را پیش چشم ما مجسم کن و یاد آن را هیچگاه از خاطر ما مبر

خلاصه کلام خیلی دوست داشتم نیروی حزب الله میشدم و یا عضو نیروهای نظامی ایران می شدم که در راه اسلام...

ولی گویا خداوند تقدیر ما رو جور دیگری رقم زده است.

خدایا کمکمون کن در راهی که تو صلاح میدانی ثابت قدم باشیم و کم نیاوریم.

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 90 خرداد 15 :: 12:0 صبح :: توسط : mosafer

پناه می برم به خدای یکتا از شر شیطان

شیطان خیلی زرنگ است.

همیشه از جایی نیش میزند که فکرشو نمیکردی

وقتی از چیزی به خودت مطمئن میشی ، معنیش اینه که درب را به روی شیطان در آن نقطه باز کردی

 

اللهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا

خدایا کمکم کن در این آشفته باز ، چشم هایم را کنترل کنم که هر چه میکشیم از این نگاه های آلوده است.

خدایا اگر تو کمکم نکنی ، منم مثل بقیه ...

خدایا شکرت که همسری به من دادی که از بقیه بی نیاز شوم و راه های نفوذ شیطان تا حدی بسته شود اما پناه می برم به تو از شر این شیطان.

خدایا دستم را بگیر و کمکم کن ایمان و دینم را در این دنیای غبار آلود نگه دارم.

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : جمعه 90 خرداد 13 :: 10:7 صبح :: توسط : mosafer

خدایا حرف نداری

اصن یعنی ...

خدایا به خدا ما هیچ کاره ایم.

پروردگار من شکرت ...




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 90 خرداد 10 :: 12:41 صبح :: توسط : mosafer

بسم رب الشهدا

یه خاطره از شهید خرازی

وقتی که رزمنده ها نمیتونستند از یک منطقه عبور کنند و هر کاری میکردن نمیشد ، شهید خرازی میگن بزارید من معبرو باز میکنم(فکر کنم تو طلاییه بوده)

بعد تلاش بسیار معبر باز میشه و رزمنده ها خوشحال میرند برای نفوذ به دشمن و ارشدها میان به حاج حسین تبریک میگن.بعدش میبینند از پشت خاکریز صدای گریه و ناله میاد.

میرند میبینند که حاج حسین داره گریه و زاری میکنه که " خدایا تو بودی که معبرو باز کردی ، من هیچ کاره بودم و..."

وقتی تو جنگ از همه جا نا امید میشدند، عملیاتهاشون عالی انجام میشد ، اما وقتی غرور میگرفتشون ...

حالا الان هم موقع انتخاب رشته ، بعضی وقتا شیطون میاد جلو که فلان جا قبولی ...

خدایا خودت هر چی صلاحه و خیره برام مهیا کن

خدایا -به خدا من هیچی نیستم. تو خودت تو کنکور کمکم کردی وگرنه اگر بر مبنای توانایی های من بود اصن مجاز نمیشدم.

خدایا غرور و کبر و خودبینی ما رو نابود کن.

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 90 خرداد 8 :: 11:44 عصر :: توسط : mosafer

درون سینه آسایش ندارم - نیستان را به آتش میکشانم

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : جمعه 90 خرداد 6 :: 2:7 عصر :: توسط : mosafer

دلا یا رب از این محشر چه حاصل - از این غوغای بی حاصل چه حاصل

دلم ای دوست دارد بس تب تو-بیا در این غروب جمعه ای دوست

یا شهید




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : جمعه 90 خرداد 6 :: 11:41 صبح :: توسط : mosafer
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
درباره وبلاگ
من یک مسافرم. دلنوشته هایم را اینجا می نویسم. مخاطب خاص خودش را دارد. اگر خیلی متوجه نشدی اشکال از فرستنده است. دعام کنید
نویسندگان
حوا (36)
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 88
کل بازدیدها: 44601